قدیس آگوستین بخش اول زندگی‌شو به خوش گذرونی و بها دادن افسار گسیخته به میل جنسیش گذراند و حتی از یکی از معشوقه‌اش صاحب فرزند شد که تا آخر عمر قداستش(!) به اون بچه "میوه گناه" می گفت. بعد یه روز تصمیم گرفت زنی رو که دیوانه وار دوستش داشت و ازش آبستن هم بود ول کنه و بره صومعه و تارک دنیا (راهب) بشه. بگذریم از اینکه برایش مهم نبود سر اون زن و بچه چی میاد و نامه‌های زن را برای همیشه بی‌پاسخ گذاشت و از اون روزی که پاشو توی صومعه می‌ذاره، تا آخر عمرش از میل جنسی قدیس آگوستین منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

انجام پروژه هایdatabase خرمای امیررضا دارالترجمه رسمی دانلود سیو بازی ها فروشگاه اینترنتی پرستیژ باب تم